جدول جو
جدول جو

معنی فزونی گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

فزونی گرفتن
(دِ گَ دَ)
افزون شدن. بیشتر شدن:
مرا گر زمانه چنین اژدهاست
بمردی فزونی نگیرد نه کاست.
فردوسی.
پس نه مقری تو که، ملک خدای
هیچ نگیرد نه فزونی نه کاست.
ناصرخسرو.
رجوع به فزونی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ)
بیش گرفتن. بیش شدن. زیاد گردیدن:
افزون گرفت روز چو دین و شب
ناقص چو کفر و تیره چو سودا شود.
ناصرخسرو.
و رجوع به افزون و ترکیبات آن شود
لغت نامه دهخدا